گاه می گویم کاش نام تو،هم‏نام یکی بود ز آشنایانم...

تا آن گاه که از من پرسند...

آخر این کیست

این نام غریب

که تو گاه و ناگاه بر زبان می‏آری؟

من توانم گویم...

پسر همسایه...

دایی پروانه...

یا ...

...

وای چه می گویم من!!!

گر چنین بود نداشتم پاسخ...

وقت پرسیدن این که:

آخر این کیست که تو،

اینچنین با احساس نام او را بر زبان می آری؟

نظرات 1 + ارسال نظر
یگانه پنج‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:05 ب.ظ http://www.hastiyonisti.persianblog.com

سلام
وبه زیبایی دارید
آپه زیبایی هم بود
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد